دلبر جانان من، برده دل و جان من!

بازدید: 125 بازدید

دلبر جانان من، برده دل و جان من!

سفر مدیرکل بهزیستی به کاشان و دستاوردهای آن

دانشگاه کاشان

کاشانی‌های ساده‌دل، مهربان و صمیمی مجلس بیاراستند و فرش قرمز از بال مهمان‌نوازی زیر پای مدیرکل انداختند تا به خیال خام‌شان گره‌ای از آسیب‌های روبه فزون گسترۀ بهزیستی باز شده و زیست بهتری با رسانه‌های آگاه منطقه رقم خورد؛ دل آدم برای این همه ساده دلی می‌سوزد وقتی در پاسخ تنها مطالبه درخواستی گفت: «هیچ قولی نمی‌دهم!»

مدیرکل از رسانه‌ خواست به سازمان بهزیستی کمک کند که سرمایه اجتماعی را ارتقا بدهند! نفرمودند کدام سرمایه اجتماعی؟! آیا به عنوان یک مسئول اطلاع دارند وضعیت سرمایه اجتماعی جامعه‌ تا چه حد تنزل کرده است؟!

کدام سرمایه اجتماعی؟! همان «سرمایه اجتماعی» که خیّر نیک‌اندیش با برخورد بازرسین همین سازمان پس از 20 و اندی سال خدمات داوطلبانه و تقبل هزینه‌های کودکان بی‌سرپرست بگوید «پشیمانم»؟! رسانه،‌ قطره قطره سرمایه اجتماعی جمع کند تا بازرس سازمان متبوع شما بر آن چوب حراج بزند؟!

کدام سرمایه اجتماعی؟! همان «سرمایه اجتماعی» که سازمان بهزیستی به متقاضی درخواست مجوز برای کودکان توانیآب بگوید اگر مجوز می‌خواهید باید تعهد بدهید که مطالبه‌ای برای دریافت اندک یارانه افراد تحت پوشش طلب نکند؟!!

کدام سرمایه‌ اجتماعی؟! همان سرمایه اجتماعی که دولت برای افزایش جمعیت به هر قیمت غربال‌گری اجباری زنان باردار که به وسیله آن می‌توان از تولد کودکان مبتلا به سندروم داون و دیگر نقص‌های ژنتیکی جلوگیری کرد، ممنوع کرده است؟! و مدیرکل بخواهد زوج‌های جوان از آزمایش‌های ژنتیکی این آسیب -آسیبی خود به وجود آورده‌اند- برطرف کنند؟!

از همۀ این‌ها بگذریم!! حتماً می‌فرمایید که همۀ این‌ها چیزهایی است که تحت ارادۀ و اختیار یک مدیرکل نیست!! به قول خودی‌ها سلمنا!!

شما این همه راه از اصفهان به کاشان قبول زحمت کرده و تشریف آورده‌اید تا در حضور جمعی از خبرنگاران، هنرمندان و کنشگران اجتماعی بگویید بودجه و اعتبارات ادارۀ کاشان کم و کسری ندارد و در پاسخ به تنها درخواست جمع بگویید مدیرکل اختیاری ندارد و تهران باید تصمیم بگیرد و حضرتعالی هیچ قولی – هیچ قولی- نمی‌دهید!!

دل آدم از این همه اختیار و اراده می‌سوزد!! کاشانی‌های ساده‌دل دیرزمانی است به دنبال استقلال کاشان و دریافت مجوز استان هستند!! بی‌خبر که مدیرکل استان نیز برای مجوزی که خیّر می‌خواهد در امر حاکمیتی قبول زحمت کرده و بخشی از وظیفۀ دولت را داوطلبانه به عهده بگیرد باید بیش از یک سال و اندی در کاشان و استان بدود تا اجازه بگیرد بخشی از وظایف آن سازمان را انجام بدهد، تازه مدیرکل آن اختیاری برای ارائه مجوز ندارد و باید از تهران اجازه بگیرد!!

جلسه باشکوهی برگزار شد. مدیرکل با تواضع از اصفهان به کاشان آمده و افزون بر بازدید از مراکز تحت پوشش این سازمان که با زحمت مردم اداره می‌شود در این جلسه شرکت کرد و به همۀ پرسش‌ها پاسخ گفت.

همه آمده بودند. چیزی جز گل و بلبل نبود. میزبان به مهمانان گفتند «دلبر جانان من/برده دل و جان من» و مهمانان نیز به میزبان گفتند «برده دل و جان من/دلبر جانان من» و همه چیز با صرف چایی و شیرینی به پایان رسید ولی بسی ساده‌اندیشی است که خیال کنیم با چنین فضای گل و بلبلی آسیب‌های جامعه کم شده و زیست بهتری با رسانۀ آگاه برای جامعه پیرامونی رقم زده خواهد شد!!

کانال روزنگار

61 / 100
دسته بندی اخبار و وقایع
اشتراک گذاری
نوشته های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

ورود به سایت