مصطفی معینی آرانی یک بار برای همیشه بگوید از رسانههای رو به انقراض و صفحات مجازی خبری -که غالب تولید محتوایشان تبلیغات کسب و کار – لباس، لوازم آرایشی، کیف و کفش و… است دقیقاً چه میخواهد؟!
وی از زمانی که در انتخابات کمفروغ کاشان، آران و بیدگل -با وجود همۀ حرف و حدیثها- تعیین شد تا کنون که خیالش از بابت اعتبارنامه راحت شده کمتر جلسهای بوده که پشت تریبون برود و مطالباتی از رسانهها مطرح نکند، گویی جای این دو عوض شده و نقش خود را در قبال رسانههای به فراموشی سپرده است؟!
یک بارگفته «از رسانهها انتظار دارم روحیه همراهی و همکاری را تقویت کنند» یک بار دیگر خواسته «رسانهها فرصت نماینده را به واسطۀ حاشیهها زایل نکنند» و اخیراً هم در نطق پیش از خطبههای نماز جمعه کاشان تأکید کرده که «رسانهها مسئولان منطقه برای افزایش همدلی و همیاری کمک کنند.»
نماینده مردم کاشان، آران و بیدگل در مجلس شورای اسلامی بگوید وظیفۀ نماینده در مقابل معدود خبرنگاران منطقه چیست؟ آیا قائل به پاسخگویی خبرنگاران هست یا خیر؟!
البته ابتدا باید یادآوری کرد خبرنگار صرفاً شخص حقیقی نیست. واسطهای بین مردم و نمایندهای است که اکنون وکالت ایشان را به عهده گرفته است. قطعاً خبرنگار هوس ارتباط با وکیل و وزیر ندارد و از بد حادثه به اقتضای رسالتی که بر دوش گرفته -یا بر دوش ایشان نهادهاند- موظف است مطالبۀ مردم را به وکیل انتقال داده و پاسخ ایشان را -در جایگاه مقام مسئول و پاسخگو- به مردم منعکس نماید.
خبرنگاران کاشان در ارتباط با نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی از منطقه حداقل دو تجربه پشت سر داشته و آزمون مصطفی معینی را پیش رو دارند؛
تجربه عباسعلی منصوری که گاه و بیگاه تماس و پیام اصحاب رسانه را پاسخ میگفت و بسیار راه تهران- کاشان را به جان خرید تا خود را در مواجهۀ مستقیم خبرنگاران -حتی منتقد- قرار دهد
و سیدجواد ساداتینژاد که خبرنگاران را گزینش کرده و تنها خود را در مقابل روزنامۀ اخوی -روزنامه سراج- دوربین «دید در شب» و «کلیپ دارالسلام» قرار داد!
اکنون نوبت مصطفی معینی است تا با عملکرد خود مشخص کند رویکرد او در مواجهه با اصحاب رسانه منطبق بر روش «عباسعلی منصوری» است یا «سید جواد ساداتینژاد»؛ هرچه باشد دورۀ نمایندگی او هم به چشم برهم زدن خواهد گذشت و تنها تجربۀ آن مانند گذشتگان برای آیندگان بر جای خواهد ماند. چه بهتر که تجربهای زیبا برای منطقۀ کاشان به یادگار بگذارد.
هُمای ریاست جمهوری و فرصتی که از کاشان گرفته شد!
مایۀ فخر و مباهات است فرزند کاشان از خطۀ کویر یا کوهستان به جایگاه ریاست جمهوری بیاندیشد تا از این طریق به مردم خدمت کرده و برای کاشان، منطقه و کشور غرور بیافریند و اگر کسی غیر از این بخواهد چیزی جز تنگنظری نمیتوان بر آن نسبت داد ولی چه شده است که برخی شهروندان از این که پای «سیدجواد ساداتینژاد» به انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم نرسید خوشحالند و خدا را شکر میگویند؟!
«سیدجواد ساداتینژاد» که با تلاش شبانهروزی و در کوتاهترین زمان ممکن از معاونت دانشجویی فرهنگی شهر کرد به ریاست دانشگاه کاشان، از معاونت پارلمانی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به نمایندگی مردم منطقه کاشان درمجلس شورای اسلامی و از ریاست کمیسیون کشاورزی مجلس به وزارت جهاد کشاورزی رسیده بود، مترصد جایگاه بالاتری بود.
به اعتقاد بسیاری بنا داشت جایگاه معاونت اولی و پس از آن ریاست جمهوری را از آن خود کند ولی گویی اتفاقات نهادههای دامی و چای دبش همۀ معادلات را بر هم زد و او را از شرکت در انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری محروم نمود؛ معادلاتی که خیلی پیش از این با «باقر فرهنگ» و «علیرضا شبانیزاده» در میان گذاشته ولی به نتایج مورد نظر دست نیافت!
«علی اصغر رحمانی» در کنار «محمد رضواننژاد» که به گفتۀ نزدیکان ایشان در انتخاب نخست شورای اصولگرایی کاشان جام زهر نوشیده و علیالرغم میل باطنی رأی خود را به سبد سیدجواد ساداتینژاد ریخته بودند، در دورۀ بعدی از او جدا شده و تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا مانع پیروزی وی در انتخابات یازدهم مجلس شوند؛ تلاشی که نافرجام ماند.
«علیاصغر رحمانی» نقل کرده است اوایل دور دوم نمایندگیِ سیدجواد ساداتینژاد نزد «فرهنگ» و «شبانیزاده» در سپاه پاسداران کاشان رفته و شنیده است «رفیقتان پیش از آمدن شما اینجا بود و میگوید اسب خود را برای ریاست جمهوری زین کرده تا پس از وزارت به آن چنگ اندازد و شاد و خندان چشم در انتظار آن است!»
این خبر دور از انتظار نبود و به سهولت از بازی ایشان در میدان سیاست میتوان حدس زد که چنین اندیشهای در سر میپروراند. هرچند برخی از طرفداران میگویند برای دورۀ یازدهم مجلس از ایشان قول گرفته بودند که نمایندگی کاشان را رها نکرده و از سودای وزارت چشم پوشد! قولی که -اگر واقعیت داشته باشد- بدان وفا نشد و بخشی از طرفداران را در صف مخالفان قرار داد و در انتخابات بعدی از جبهۀ «علیرضا رضازاده» به جبهۀ «مصطفی معینی آرانی» رهسپار کرد!
از همۀ اینها گذشته، مخالفان جدی «سیدجواد ساداتینژاد» با نگاه ابزاری وی -به اعتقاد ایشان- مشکل داشته و میگویند برای رسیدن به جایگاه قدرت -هرچند با نیت خدمت- به همه چیز نگاه ابزاری داشته است! بسان نحلۀ فکری که معتقد است «هدف»، «ابزار» را توجیه کرده و میتوان از آن برای رسیدن به اهداف مقدس بهره جُست و شاید همین نگرش باعث شده مسیری که تا کنون پیموده عاری از خطا، اشتباه، بداخلاقی و بیاخلاقی نباشد! و چنین فردی قابل اعتماد نیست و چنانچه به جایگاهی بالاتری دست یابد خسران و خسارت غیرقابل جبرانی بر خود و پیکره جامعه وارد خواهد کرد!
در هر صورت مهلت ثبتنام داوطلبین ریاست جمهوری به پایان رسید. افراد متعددی نام خود را از روستاها و شهرهای مختلف ایران در این رویداد ملی ثبت کرده و چه بسا همای ریاست جمهوری بر دوش یکی از آنان فرود آید ولی متأسفانه هرکه باشد کاشانی نیست! شاید لازم باشد دغدغهمندان کاشانی در فرصت پیش رو به آسیبشناسی خود پرداخته و بخت خود را با کاهش آسیبها و تجدید قوا در انتخابات بعدی بیازمایند!
روزنگار کاشان